شباهت‌هاي مديريتي سرداران شهيد قاسم سليماني و اسماعيل دقايقي

فريدون چوپان يكي از نيروهاي اطلاعاتي در طول هشت سال دفاع وارسته و از همرزمان پاسدار شهيد ، اسماعيل داعاقي است. اين در مصاحبه اي با مجله ايراني به مناسبت سالگرد شهيد رزمنده داگيگي گفت: معرفي من با سرلشكر اسماعيل داگيقي به اولين دوره فرماندهي برپا مي شود كه تحت عنوان “مالك اشتر كال” در سپاه برگزار شد. در حقيقت ، دوستي ما از همان لحظه آغاز شد كه در يك ساعت فرهنگي ، فيلم “ستايش توبه” براي ما نمايش داده شد. وقتي فيلم به اوج خود رسيد ، اسماعيل گريه كرد و با صداي بلند گريه كرد.

او گفت: “من او را ديدم و فهميدم كه او در دنياي ديگري است.” از آن زمان ، تصميم گرفتم دوستي ام با اسماعيل را گسترش دهم. اين فيلم نقطه آغاز دوستي ما با شهيد داكاكي شد. در ساعات رايگان ، با هم به خانه مي رفتيم و در طول مسير گپ مي زديم كه باعث آشنايي بيشتر ما مي شد.

افراد با غرايز مختلف دور او جمع شدند

اين رزمنده دوران دفاع متدين گفت: شهيد براي چند دقيقه انساني بي نظير بود. وي يكي از فرزندان اشرافي دانشگاه بود و به دليل اين اشراف از هوش بالايي برخوردار بود. او توانست به خوبي از عهده كار خودش برآيد. همه براي اولين بار با او روبرو مي شوند كه او انسان است و براي چند دقيقه بنده صالح خداست. او بنده مومن خدا بود. او از خصوصيات اخلاقي استفاده مي كرد. او مرد پيامبر (ص) را يادآوري كرد. او مهربان بود ، شجاع بود ، مهربان بود ، فردي كل نگر بود. لحن نرم و آرامي در صحبت داشت. در اين مدت حدود 30 نفر بوديم. همه ما مجذوب اين موضوع شديم. افراد با سليقه و گرايش هاي مختلف دور او جمع شدند. راه حل هايي كه آنها در طول دوره ارائه دادند در بهترين سطح بود.

* فرماندهي كه اسراي عراقي را متقاعد كرد

چوپان با بيان اينكه تا لحظه شهادت چند دقيقه با هم بوديم ، توضيح داد: فعاليت هاي شهادت فقط در جبهه نبود. وي در قم مدتي مسئوليت محافظت از شخصيت ها را بر عهده داشت. ما به نمايندگي از واحد اطلاعات در اين دوره شركت كرديم. اوج كار ما بر اين شور و شوق افزود. وي در برهه اي با گروه هاي تروريستي منافقين نيز درگير شد.

مجاهدين عراقي وقتي دقايقي به شهادت رسيد يتيم شد.

وي يادآور شد: ويژگي شخصيتي شهيد فقط توسط هم سن و سالان ايراني وي درك نمي شد. عراقي ها براي دقايقي بيشتر به شهادت علاقه مند بودند. كار با مجاهدين و نيروهاي عراقي كار آساني نبود زيرا آنها از طبقات مختلف با تنوع فرهنگي ، سياسي و اخلاقي بودند ، اما هر وقت عراقي ها به مشكل برمي خوردند براي چند دقيقه به شهادت مي رسيدند و همه آن را مي پذيرفتند. و در محور خود مونتاژ مي شد. يك ذهنيت تاريخي نامطلوب بين مردم ايران و فرماندهان نسبت به مردم كوفه وجود دارد ، اما شهيد چند دقيقه اي به اين شكل نبود و عراقي ها را مانند يك پدر دوست داشت ، تا حدي كه هنگام شهادت احساس يتيم شدن مي كردند.

شهيد داگيگي و شهيد سليماني فرماندهي ارتش جهاني حضرت مهدي (عج) را بر عهده داشتند

چوپام با بيان اينكه حاج قاسم سليماني براي دقايقي راه شهادت را ادامه داد ، گفت: همه فرماندهان ما نجيب بودند. اين افراد نخبه داراي خصوصيات فكري و رفتاري بودند كه آنها را از ديگران جدا مي كرد. اين بدان معناست كه وي بينشي جهاني نسبت به انقلاب اسلامي ، نهضت امام خميني (ره) و تشكيل دولت حضرت مهدي (عج) داشت. شهيد داغايقي و شهيد كاسم سليماني دو شخصيتي هستند كه رفتار آنها با فرماندهان ديگر بسيار متفاوت بود. او به جنگجويان عراقي كه با رژيم بائوئيست در عراق مي جنگند اعتماد كرد. شهيد اولين يگان جهاني لشكر حضرت مهدي (عج) را با نام “لشكر 9 بدر” ايجاد كرد. بعداً ، چون اين روش موفقيت آميز بود ، بخشهاي ديگري مانند فاطميون ، زينب ، حيدريانان ، حشدالشعبي ، نيروهاي بسيج مردمي سوريه و واحدهاي مردمي در يمن تشكيل شد. شهيد داغايقي و شهيد حاج قاسم سليماني دوست يكديگر بودند. فرماندهان يگان با هم در ارتباط بودند و از دوستان نزديك بودند.
انتهاي پيام