در آوريل 1962 ، عمليات اوليه ولفازار در منطقه فكه ، جايي كه نيروهاي كازروني براي چند ماه در آن مستقر بودند ، آغاز شد. محسن پيروان ، مسئول يكي از جوخه هاي تخريب ، براي باز كردن گذرگاه وارد محل عبور شد. عمليات آغاز مي شود. هرچه به او بگويند كار تو تمام شده …
از دستگيري يك تروريست تا ۱۶ سال گمنامي https://majalehirani.ir/2021/از-دستگيري-يك-تروريست-تا-۱۶-سال-گمنامي/ مجله ايراني Mon, 12 Apr 2021 05:27:24 0000 فرهنگ و هنر https://majalehirani.ir/2021/از-دستگيري-يك-تروريست-تا-۱۶-سال-گمنامي/ در آوريل 1962 ، عمليات اوليه ولفازار در منطقه فكه ، جايي كه نيروهاي كازروني براي چند ماه در آن مستقر بودند ، آغاز شد. محسن پيروان ، مسئول يكي از جوخه هاي تخريب ، براي باز كردن گذرگاه وارد محل عبور شد. عمليات آغاز مي شود. هرچه به او بگويند كار تو تمام شده …
در آوريل 1962 ، عمليات اوليه ولفازار در منطقه فكه ، جايي كه نيروهاي كازروني براي چند ماه در آن مستقر بودند ، آغاز شد. محسن پيروان ، مسئول يكي از جوخه هاي تخريب ، براي باز كردن گذرگاه وارد محل عبور شد. عمليات آغاز مي شود. هرچه به او بگويند كار تو تمام شده و اكنون خسته است ، ديگر برنخواهد گشت.
به گزارش مجله ايراني ، محسن پيروان يكي از دانش آموزان نوجوان شهر كازرون در استان فارس است. محسن در سال 1351 وارد مدرسه شد و تحصيلات خود را آغاز كرد. او پنج سال اول را با معدل بالا با موفقيت پشت سر گذاشت و در سال 1977 وارد كلاس اول متوسطه شد ، از نظر سياسي و مذهبي بسيار جلوتر از هم سن و سالان خود بود.
خانه وي پاتوق نيروهاي انقلابي پيرو خط امام بود كه در آن جلسات خود را برگزار مي كردند. در مارس 1957 ، با تشكيل انجمن هاي اسلامي اتحاديه هاي دانشجويي در كازرون ، به اين سازمان اسلامي و انقلابي پيوست و از آن زمان مسئوليت انجمن مدرسه خود را بر عهده داشت.
وي با معرفي مدارس در اكتبر 1958 و فعاليت گروهها و احزاب مختلف سياسي و عقيدتي در مدارس ، از مبارزه فرهنگي عليه خود آگاه شد و به عنوان يكي از طرفين ميزگرد مباحثه و بحث پيرامون نظريه و مسائل سياسي وي در آن شركت كرد. برادران بزرگترش را شكست داد.
دستگيري يك دانش آموز تروريست در مدرسه
در سال 1959 ، در مدرسه ابو اسحاق كه وي در آن تحصيل مي كرد ، متوجه شد كه برخي از طرفداران سازمان مجاهدين خاليك (MKO) در اين شهر قصد ترور وي را دارند. تا آنجا كه مي دانست با مقامات سپاه نيز گفتگو كرده است
و در عملياتي پس از جمع آوري اطلاعات لازم با همكاري چند نفر از اعضاي انجمن اسلامي مدرسه ابو اسحاق ، دانش آموزي كه مسئول قتل يكي از شخصيتهاي كجروني از طرف سازمان بدعت ، همراه با بدعت بود. قرار بود اقدام ترور انجام شود. وي يكي از همكلاسي ها را دستگير و تحويل سپاه داد كه منجر به دستگيري برخي تروريست ها در اين زمينه شد.
ورود به جلو
با شروع جنگ تحميلي ، علي رغم اينكه از همان روزهاي اول جنگ ، برادرانش با گروه اول به جبهه ها اعزام شدند ، وي سرانجام پس از معاينه نهايي در ژوئن 1960 درخواست مكرر براي جبهه ها را مطرح كرد. روي خانواده اش او براي شركت در امتحانات يا مجروح شدن به خانه برمي گشت. محسين چندين بار زخمي شد و پس از بهبودي ، دوباره ظاهر شد.
شهادت و 16 سال فراموشي
در آوريل 1962 ، عمليات اوليه ولفازار در منطقه فكه ، جايي كه نيروهاي كازروني براي چند ماه در آن مستقر بودند ، آغاز شد. محسن پيروان ، مسئول يكي از جوخه هاي تخريب ، براي باز كردن گذرگاه وارد محل عبور شد. عمليات آغاز مي شود. هرچه به او بگويند كار تو تمام شده و تو الان خسته اي ، ديگر برنمي گردد. وي در اين عمل از ناحيه پا آسيب ديد. وي را با چند مصدوم ديگر در چادر قرار دادند اما به دليل گشت زني عراقي اثري از چادر نبود و ناپديد شد.
در تابستان سال 1378 اولين كاروان شهدا از شهرهاي ايران عبور كردند و به ديدار امام رضا (ع) رفتند. پيكر محسن كه عاشق امام رضا (ع) بود در اين كاروان بود. استقبال مردم از اين شهدا بسيار ديدني بود. پيكر شهيد محسن پيروان 16 ساله پس از 16 سال به شهر بازگشت.
انتهاي پيام