ايران و افغانستان بيش از 900 كيلومتر مرز مشترك دارند ، به اين معني كه جلوگيري از ورود شهروندان افغان به ايران تقريباً غيرممكن است. همانطور كه در زمان صلح امكان پذير نبود ، اكنون نيز در زمان جنگ امكان پذير نيست. گذرگاه مرزي “اسلام قلعه” ، مسير اصلي ايران به هرات ، هفته ها …
در مرز ايران و افغانستان چه ميگذرد؟ https://majale-rooz.ir/2021/08/در-مرز-ايران-و-افغانستان-چه-ميگذرد؟/ مجله روز Tue, 24 Aug 2021 14:49:49 0000 عمومي https://majale-rooz.ir/2021/08/در-مرز-ايران-و-افغانستان-چه-ميگذرد؟/ ايران و افغانستان بيش از 900 كيلومتر مرز مشترك دارند ، به اين معني كه جلوگيري از ورود شهروندان افغان به ايران تقريباً غيرممكن است. همانطور كه در زمان صلح امكان پذير نبود ، اكنون نيز در زمان جنگ امكان پذير نيست. گذرگاه مرزي “اسلام قلعه” ، مسير اصلي ايران به هرات ، هفته ها …
ايران و افغانستان بيش از 900 كيلومتر مرز مشترك دارند ، به اين معني كه جلوگيري از ورود شهروندان افغان به ايران تقريباً غيرممكن است. همانطور كه در زمان صلح امكان پذير نبود ، اكنون نيز در زمان جنگ امكان پذير نيست.
گذرگاه مرزي “اسلام قلعه” ، مسير اصلي ايران به هرات ، هفته ها پيش به دست طالبان افتاد. در نتيجه اشغال ، چندين سرباز و همچنين پرسنل گمرك افغانستان اسلام قلعه به ايران پناه بردند و نيروهاي طالبان آنها را تا لبه مرز ايران تعقيب كردند و حتي براي بازيابي آنها مذاكراتي را با مرز ايران آغاز كردند.
البته غير از اين نيروها ، ديگران از مرز عبور كرده و به ايران رسيدند. بهمني ، روزنامه نگار ساكن تايباد مي گويد: “طبيعتاً شهرهاي مرزي با كشورهاي همسايه روابط بيشتري دارند و مردم آن سوي مرز آنها را عجيب نمي دانند.” آنها روزانه به شهرهاي نزديك سفر مي كنند. بسياري از آنها در اين طرف مرز خويشاوند دارند و بسياري از آنها پس از اشغال افغانستان توسط شوروي به ايران آمدند و در اينجا امرار معاش كردند. حتي محله هايي در تايباد وجود دارد كه مهاجران افغان آنها را ساخته اند ، بنابراين جاي تعجب نيست كه وقتي موج جديدي از ناامني و اضطراب شروع مي شود ، مردم به ايران مي آيند و مدتي در اقوام خود اقامت مي كنند. شهر نيز از آنها استقبال مي كند. حتي كساني كه نمي خواهند برگردند و نگران بازگشت به افغانستان هستند در اينجا در امان هستند. علاوه بر اين ، بسياري از كساني هستند كه بعد از بازگشايي گمرك طبق معمول كار مي كنند ، ويزا دارند ، براي خريد يا جابجايي كالا به ايران مي آيند و در اينجا دوباره ماشين ها را بارگيري مي كنند و برمي گردند. با وجود اينكه طالبان افغانستان را كنترل مي كنند ، اما زندگي مردم همچنان ادامه دارد. “
فريد كسي است كه با وجود كنترل طالبان بر افغانستان ، زندگي و كار او تحت تأثير قرار نگرفته است. وي كه در يك كاميون سنگين كار مي كند و ده روز قبل از مرز با اسلام قلعه وارد ايران شده است ، گفت: “هيچ چيز براي ما كه بار را جابجا مي كنيم تغيير نكرده است.” مردم شهرهاي افغانستان نگرانند كه به زودي با كمبود پول و غذا مواجه خواهند شد ، اما من ، خانواده ام ، در هرات هستم و 10 روز در ايران هستم و احتمالاً ده روز ديگر به هرات باز نخواهم گشت. من به امنيت خانواده ام اهميت نمي دهم. البته من دغدغه هاي ديگري دارم و افرادي مثل من دغدغه هاي ديگري دارند. به زودي كار كمتر از قبل و مشكلات بيشتر خواهد شد ، اما اينطور نيست كه فكر مي كنيد جنگ است. كساني كه از ترس به ايران مي آيند و به ايران مي آيند به دليل بيكاري و نگراني هاي بعدي آنها است ».
حداقل در يك شهر مرزي مانند تايباد ، به نظر نمي رسد مردم نگران ورود افغان ها به اين كشور باشند. در آن سوي مرز ايران ، جاي نگراني زيادي وجود ندارد. امير باركزي ، شهروند افغان كه نانوائي را در مرز اسلام آباد و قلعه اداره مي كند ، گفت: جنگ اينجا نيست و ما نگران نيستيم. بيشتر افرادي كه از جنگ مي ترسند يا مي خواهند به پناه بروند و كوچ كنند كساني هستند كه هيچ ندارند. بسياري از كساني كه در يك منطقه و در روستاهاي مرزي زندگي مي كنند ، كساني هستند كه از مرز عبور مي كنند. يا در آن طرف اقوامي دارند و مدتي مي مانند يا همانطور مي روند. آنها آنقدر پول ندارند آنها زندگي خود را صرف اين و آن مي كنند ، پول قرض مي گيرند و از مرز عبور مي كنند. نه بيشتر شيعه است و نه بيشتر سني. “اكثر آنها فقير هستند ، شغلي ندارند ، قبلاً شغلي نداشتند و هنوز شغلي ندارند ، زمين و آب ندارند يا در خشكي كار مي كنند ، در حال حاضر شغل ندارم و به همين دليل آنها از مرز عبور مي كنند. “
ممكن است مرز بين اسلام آباد و قلعه آرام به نظر برسد و وضعيت تايباد قابل قبول است ، اما در جنوب مرز ايران و افغانستان بحران هنوز تمام نشده است و گذر از مرز با شير در نزديكي شهر جديد افغانستان پيچيده تر است. دو هفته پيش ، هنگامي كه استان نيمروز سقوط كرد ، هزاران نفر از ترس جنگ به مرزهاي ايران فرار كردند. همايون حضرتي ، يكي از ساكنان زرنج كه داراي يك سوپرماركت است ، در مورد روزهاي سقوط ولايت نيمروز گفت: “دولت قبلاً اعلام كرده بود كه اگر طالبان به اينجا برسند ، حملات هوايي را آغاز خواهند كرد. به همين دليل مردم او بسيار ترسيده و نگران بودند. . شبي كه طالبان به نيمروز رسيدند ، حداقل 5000 تا 6000 نفر در شهر و روستاهاي اطراف جمع شدند و رفتند. بسياري به كابل رفتند ، كه هنوز در آن زمان سقوط نكرده بود ، و بسياري به ايران رفتند. آنها بيشتر مي ترسند بسياري از كساني كه به ايران مي روند بلوچ هستند و از طرف ديگر خويشاوند دارند. آنها مقامات دولتي هستند و مي ترسيدند كه طالبان آنها را اعدام كند. سربازاني كه به ايران رفته بودند نيز از ترس به دست طالبان افتاد. من نمي دانم ايران آنها را نگه مي دارد يا مي فرستد. “آنها قبلاً گذرنامه دارند ، كساني كه اكنون مي روند كساني هستند كه فاقد آن هستند ، اما اگر نتوانند از مرز عبور كنند ، آنها سرانجام راهي براي ورود به ايران پيدا خواهند كرد. “
محمد نوزاد يكي ديگر از تاجران از شهر زرنج در نيمروز است كه داراي مشاغل املاك است: “اكثر كساني كه رفتند بلوچ بودند كه به خانواده هاي خود رفتند. مردم با ترس رفتند. برخي از كساني كه شغل نداشتند رفتند و در آنجا كار پيدا كردند. اين وضعيت يا يافتن مكان ديگري براي ماندن در آنجا. اين كه طالبان بدون جنگ كنترل خود را در دست گرفت به اين معني بود كه بسياري از مردم نترسيدند و در آنجا ماندند. شايد تقريباً هزار نفر از كساني كه رفتند كارمند دولت بودند يا كساني كه چيزي نداشتند. بقيه مردم هستند. »
اما در Milk وضعيت چندان جالب نيست. مقامات از فرماندار ويژه زابل گرفته تا فرماندار ميلك و استاندار سيستان و بلوچستان از گفتگو با خبرنگاران خودداري مي كنند. عمو حميد ، صاحب مهمانسرا و كافي شاپ در راه عبور از شير ، مي گويد: “اوضاع در شبي كه طالبان ظهر سقوط كرد بسيار بد بود.” با وجود اينكه نيمه شب بود كه من خبر را از مردم شنيدم ، من و پسرم به چهارراه رفتيم تا در صورت نياز به كمك به مردم كمك كنيم. افراد زيادي آمدند. كساني كه از مسير رسمي مي آمدند در همان گردنه قرنطينه مي شدند. اين ارتش ، كارمندان دولت بودند كه با ترس و افراد عادي فرار كردند. مرسوم است كه مجوز عبور از مرز را دارند و وقتي از ساختمان خارج مي شوند و وارد ايران مي شوند ، سوار اتومبيل هاي جلوي گمرك مي شوند و سپس به ضحاك و از آنجا به زابل و سپس به ديگران مي روند. شهرها كساني كه مدارك ندارند نيز به اردوگاهي منتقل مي شوند كه توسط كميسارياي عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان (UNHCR) در نزديكي پل شير شمالي ايجاد شده است. هركسي كه گذرنامه نداشته باشد “از مرز عبور مي كند”. اصلاً آن چيزي نيست كه فكر مي كنيد جمعيت زيادي به آن رسيده اند. كساني كه مي توانند بمانند به سرعت مي روند و كساني كه نمي توانند بلافاصله از مرز عبور كنند ، اما مردم از آمدن او خوشحال نيستند. به هر حال ، در تمام اين مدت دولت او آب را بسته بود و آنها يك قطره آب به ما ندادند. با اين حال ، شبي كه شهر جديد به دست طالبان افتاد ، همه ما براي كمك به پناهندگان آمديم. اگرچه هيچ دارو يا واكسني وجود ندارد ، اما دولت افغانستان توانست بگويد چه زماني نفت را به آب مي دهد. آنها گفتند ايراني ها خارجي هستند ، اما تا اتفاقي بيفتد ، بلافاصله به سراغ اين خارجي ها مي آيند. اكنون دولت اتوبوس هايي براي سوار شدن آنها ، قرار دادن آنها در اردوگاه و سپس عبور از مرزها گذاشته است. “
همايون ، مالك سوپر ماركت جوان در زرنج
درخشاني روزنامه نگار در زابل در مورد وضعيت منطقه گفت: “اولين شبانه روز كه طالبان به نيمروز رسيدند ، شايد 2000 نفر از طريق گذرگاه شير به ايران فرار كردند ، اما پس از آن طالبان در مرز مستقر شدند ، تعداد ورودي ها كاهش يافت ، آن را پيدا كرد و شايد به صد تا دويست نفر در روز رسيد. البته ، بسياري از كساني كه قصد عبور از مرز را دارند دستگير شده و دوباره از آنجا عبور مي كنند. بسياري از افرادي كه به طور قانوني به خانه مي آيند در زابل اجاره مي دهند ، كه قيمت اجاره را افزايش مي دهد ، اما مهمتر از آن ، در يك شهر كوچك با امكانات محدود ، جمعيت چند هزار مهاجر و آواره نمي توانند اسكان داده شوند قيمت غذا در حال افزايش است و كار فصلي و موقت در حال كاهش است. “شيوع تاج همچنان قوي است.”
در ماههاي اخير ، بسياري از مردم افغانستان را براي مقاصد مختلف ترك كرده اند. كساني كه گذرنامه و ويزا داشتند و نمي توانستند به آنجا برسند ، از مرزهاي هوايي عبور كردند و بسياري از آنها به مشهد آمدند. كساني كه به طور قانوني مي توانستند از مرزهاي زميني به ايران بيايند و مسير مهاجرت غيرقانوني غير عملي نبوده است. جمهوري اسلامي ايران همواره ايجاد اردوگاه براي مهاجران خارجي را تكذيب كرده است. سياست ايران اين بوده است كه مهاجران در بين مردم باقي بمانند تا زماني كه درخواست اقامت آنها تأييد يا به مرز منتقل نشود. اخيراً مدير كل امور اتباع وزارت كشور بار ديگر تأكيد كرده است كه ايران اردوگاهي براي مهاجران جديد و آوارگان فراهم نكرده است و گفت كه اصولاً جو در افغانستان به گونه اي به نظر نمي رسد كه موج آوارگي مهاجران حركت به ايران اين وجود ندارد. حتي اگر دولت اردوگاه پناهندگان ايجاد نكرده باشد ، تصاوير منتشر شده از ورود پناهجويان غيرقانوني به مناطق مختلف ايران نشان مي دهد كه فرار از افغانستان به ايران يك چالش جدي است. نكته فقط اين نيست كه در صورت شيوع همه گير ، حضور اتباع خارجي در كشور ممكن است هزينه هاي اضافي براي هزينه هاي معمول ميزباني پناهندگان جنگي به همراه داشته باشد. نكته اين است كه نگراني هايي درباره ورود اعضاي گروه هاي افراطي و شاخه هاي تروريستي نزديك به طالبان در بين پناهندگان وجود دارد و اين مي تواند نگراني ها را به ويژه در شرايط كنوني افزايش دهد.
همسايگان غربي ايران نيز به شدت نگران هستند. ديوار مرزي كه تركيه در مرز جنوبي با ايران ساخته است و ديوار مشابهي كه يونان در حال ساخت آن است نشان مي دهد كه نگراني زيادي در مورد هجوم مهاجران جنگي افغان از ايران به غرب وجود دارد.
در جنگ هاي قبلي در منطقه و در جريان تمام درگيري ها و درگيري هاي سياسي و اجتماعي ، ايران همواره پذيراي پناهندگان و مهاجران قانوني و غيرقانوني بوده است. واضح است كه هر دولتي در كابل وقتي نان ، كار و آزادي در ولايات وجود ندارد به مهاجرت خود ادامه مي دهد و اين موقعيت را نمي توان پنهان كرد.
انتهاي پيام